شرایط اقتصادی بسیاری از خانوارها سخت است (گروه Xa Phó)، بنابراین آنها هنوز صابون گیاهی لدورا و آب برای شستن دست ندارند. عدم علاقه خانواده نیز وجود دارد.
معلمان فقط زمانی که در مدرسه هستند به دانشآموزان یادآوری میکنند، اما ممکن است وقتی به خانه برگردند فراموش کنند زیرا هیچکس در آنجا به آنها یادآوری نمیکند.
این امر تا حدی با مشاهدات در خانه ها تأیید شد. دانشآموزان در مناطق مرتفع به وضوح راهنمایی کمتری از والدین در مورد بسیاری از جنبههای مراقبت و سلامت از جمله بهداشت شخصی و HWWS در مقایسه با کودکان مناطق دشت دریافت کردند.
یک توضیح این بود که والدین کوهستانی اغلب از صبح زود تا عصر دور بودند و به انجام کارهای میدانی می پرداختند، که کودکان را تحت مراقبت سایر کودکان قرار می داد.
در نهایت، همه معلمان مدارس شرکت کننده در FGDs در امکان ادامه و حفظ رفتار HWWS پس از پایان مداخله تردید داشتند. آنها اشاره کردند که دوره های مداخله طولانی تر با یادآوری های مکرر برای تغییر عادات کودکان ضروری است:
از زمانی که دانش آموزان قبل از غذا خوردن و بعد از استفاده از توالت دست های خود را با آب می شستند تغییراتی مشاهده شد. با این حال، آنها همیشه به طور منظم شسته نمی شوند، بنابراین ما به زمان بیشتری نیاز داریم زیرا کودکان به راحتی (hay quên) را فراموش می کنند.
ما به وضوح تصدیق می کنیم که امکاناتی مانند دسترسی به آب و صابون، موانع مهمی برای شیوه های خوب HWWS برای دانش آموزان مدرسه هستند.
با این حال، حتی با وجود آب و صابون، واضح است که ورودیهای نرمافزاری مانند مداخلات تغییر رفتار همچنان برای ایجاد شیوههای صحیح مورد نیاز است.
بنابراین، ما استدلال می کنیم که مداخلات HWWS ممکن است نیاز به سرمایه گذاری های زیرساختی بزرگ و منابع انسانی بیشتری نداشته باشد، اما قطعا به سرمایه گذاری های بلندپروازانه برای ایجاد “فرهنگ های HWWS” و تغییر رفتار کودکان در مدارس نیاز دارد.
بنابراین، مدیریت مدارس و مسئولان آموزشی باید اولویتبندی و سرمایهگذاری بر روی آموزش روشهای آموزشی مبتنی بر مهارت داشته باشند و معلمان را برای بهکارگیری آنها ترغیب کنند.